کد مطلب:279281 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:160

خروج سید حسنی است
و آن جوان خوش صورتی است كه از طرف دیلم و قزوین خروج نماید و به آواز بلند فریاد كند كه به فریاد رسید آل محمد را، كه از شما یاری میطلبند. و این سید حسنی ظاهرا از اولاد حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام باشد و دعوی بر باطل ننماید و دعوت بر نفس خود نكند بلكه از شیعیان خلص ائمه اثنی عشر علیهم السلام و تابع دین حق باشد و دعوت نیابت و مهدویت نخواهد نمود لكن مطاع و بزرگ و رئیس خواهد بود و در گفتار و در كردار موافق است با شریعت مطهره حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و سلم و در زمان خروج او، كفر و ظلم عالم را فرو گرفته باشد و مردم از دست ظالمان و فاسقان در اذیت باشند و جمعی از مؤمنین نیز مستعد باشند از برای دفع ظلم ظالمین، در آن حال سید حسنی استغاثه نماید از برای نصرت دین آل محمد علیهم السلام، پس مردم را اعانت نمایند خصوصا گنجهای طالقان كه از طلا و نقره نباشد بلكه مردان شجاع و قوی دل و مسلح و مكمل كه بر اسبهای اشهب سوار باشند و در اطراف او جمع گردند و جمعیت او زیاد شود و به نحو سلطان عادل در میان ایشان حكم و سلوك نماید و كم كم بر اهل ظلم و طغیان غلبه نماید و از مكان و جای خود تا كوفه زمین را از لوث وجود ظالمین و كافران پاك كند و چون با اصحاب خود وارد كوفه شود به او خبر میدهند كه حضرت حجه الله مهدی آل محمد علیهم السلام ظهورنموده است و از مدینه به كوفه تشریف آورده است، پس سید حسنی با اصحاب خود خدمت آن حضرت مشرف میشوند از آن حضرت مطالبه دلایل امامت و مواریث انبیاء مینماید.

حضرت صادق علیه السلام میفرماید: به خدا قسم كه آن جوان آن حضرت را میشناسد و میداند كه او بر حق است و لكن مقصودش این است كه حقیت او را بر مردم و اصحاب خود ظاهر نماید. پس آن حضرت دلایل امامت و مواریث انبیاء از برای او ظاهر نماید. در آن وقت سید حسنی و اصحابش به آن حضرت بیعت خواهند نمود مگر قلیلی از اصحاب او كه چهار هزار نفر از زیدیه باشند كه مصحفها و قرآن در گردن ایشان حمایل است و آنچه مشاهده نمودند از دلایل و معجزات آن را حمل بر سحر نمایند و گویند كه این سخنان بزرگی و اینها همه سحر است كه به ما نموده اند. پس حضرت حجت علیه السلام آنچه نصیحت و موعظه نماید ایشان را و آنچه اظهار اعجاز نماید در ایشان اثر نخواهد نمود تا سه روز ایشان را مهلت میدهد و چون موعظه آن حضرت و آنچه حق است قبول ننمایند امر فرماید كه گردنهای ایشان را بزنند و حال ایشان بسیار شبیه است به حال خوارج نهروان كه لشكر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ صفین بودند.